قضیه کریم جدیتر از آنچه است که فکر میشد آیا قانون بر او تطبیق میشود!؟
گاردین جزئیات تازه از ادعاهای تجاوز جنسی کرامالدین کریم، رئیس فدراسیون فوتبال کشور که وظیفهاش به تعلیق در آمده، به نشر رسانیده است. هر واژه آن تکان دهنده است.
گذشته ثابت ساخته که حکومت در هیچ کدام از قضایای مشابه جدیتر عمل نکرده و به نحوی عاملین آن برائت گرفته اند. این قضیه اخیر کمی متفاوت است و بدتر از این که نمیشود. اقدام حکومت در خصوص تعلیق وظیفه شخص کرامالدین کریم و چهار تن از همکارانش و حالا اعلام ممنوعالخروجی آنان گامی است درست، ولی هنوز بر اراده مجریان قانون و عدالت شک داریم.
کرام الدین کریم، رئیس فدراسیون فوتبال افغانستان پس از اتهامات وارده از جانب شماری از اعضای تیم ملی فوتبال زنان افغانستان، حدود دو هفته قبل وظایف شان به تعلیق درآمد و ضمن اینکه از سوی فیفا برای نود روز از هر نوع فعالیت فوتبالی ممنوع گردیدند، تحت نحقیق لوی څارنوالی نیز قرار گرفتند.
جمشید رسولی، سخنگوی لوی څارنوالی به سرخط میگوید که کرامالدین کریم همراه با چهار تن از همکارانش در پیوند به ادعای آزار جنسی اعضای تیم ملی فوتبال زنان افغانستان ممنوعالخروج شدهاست.
همزمان با این، روزنامه گاردین چاپ لندن نیز در دومین مطلب در خصوص ادعای آزار جنسی اعضای تیم ملی فوتبال زنان افغانستان جزئیات بیشتر را به نشر رسانیده که هر واژهیی از نقل قول آن، آدمی را تکان میدهد.
مختصری از این گزارش گاردین تحت نام «همه جا خون بود» اینجا نقل شدهاست. اعضای مدعی تیم ملی فوتبال زنان افغانستان در این گزارش نسبت تهدیدات ممکنه و احتمالی از جانب شخصی کرامالدین کریم و اطرافیانش، نخواسته اند نامی از آنان گرفته شود.
یکی از مدعیان گفته است، کریم تفنگچهاش را بر سر او گذاشت و با کوبیدن به مشت بر رویش در اتاق مخفی در کنار پهلوی دفتر کاری خود، با او رابطه جنسی برقرار کرد و سپس او را تهدید کرد که اگر در این مورد به رسانهها چیزی بگوید، او را خواهد کشت.
دیگری گفته است، کرامالدین کریم سعی ورزید که گردن و لبانش را ببوسد و زمانی که از محل فرار کرد، به اتهام همجنسگرایی از ترکیب تیم ملی فوتبال زنان افغانستان بیرون ساخته شد.
یکی از اعضای دیگر تیم ملی فوتبال زنان کشور به گاردین روایت عجیبتری کردهاست.. او گفته است: «یک روز بعد از تمرین نزد رئیس فدراسیون رفتم تا در دریافت پول ترانسپورت از او کمک بخواهم. او به من نزدیکتر شد و گفت میخواهم نزدیک بیایم و اندامت را ببینم. کوشش کردم که که او را از خود دور کنم، من با او بسیار مودبانه رفتار کردم. برایش گفتم که من پول ترانسپورت را ندارم و برای طلب کمک به دفترش آمدم اگر کاری از دستت ساخته نیست، بگذار که بروم. کریم برایم گفت که کمک میکنم و تو برای لحظهای صبر کن. رئیس فدراسیون برایم گفت که با من به اتاق دیگری بیا. من همراهش رفتم و فکر کردم که مرا کمک میکند. او به اتاق دیگری رفت و از آنجا به اتاق دیگری داخل شد، اتاقی که بسیار تاریک بود. در داخل دروازهای بود که نمیتوان آن را به آسانی دید، چون به مثل دیوار به نظر میرسد. دروازه باز بود و درونش به اتاقی شبیه هوتل میماند. تخت خواب، دستشوی و همه چیزهای مورد نیاز در آنجاست. مرا گفت داخل برو. او در عقبم قرار داشت و به محض اینکه داخل شدم، در را بست.»
او ادامه میدهد: «کریم برای گفت بر تخت بنشین. من دلهره داشتم و میلرزیدم. او برایم گفت امروز میخواهم بدانم که در عقب لباسهایت چه قرار دارد. من برایش گفتم مرا تنها بگذار، میخواهم به خانه بروم. از جایم برخاستم و خواستم از اتاق بیرون بروم، ولی او برایم گفت، هر قدری که میتوانی چیغ بزن، اینجا هیچ کسی صدایت را نخواهد شنید. سپس او کوشش کرد تا مرا به سمت تخت خواب بکشاند. دوباره از جایم برخاستم و برایش گفتم مرا بگذار، من تنها برای کمک و حمایتت به اینجا آمدم و چیزی بیش از این نمیخواهم. اوبرایم گفت که امروز میخواهم معلوم کنم که آیا تو همجنسگرا هستی یا نه؟ برخاستم و خواستم با او بجنگم، ولی او با مشت به صورتم کوبید و من هم بر تخت خواب افتیدم. کوشش کردم که برخیزم و به سمت در بروم، ولی ممکن نبود چون دروازه با اثر انگشت او عیار بود. او به صورت و دهنم با مشت کوبید و خون از دهن و بینیام آمد. او به لت و کوبم آغاز کرد و همین بود که بر تخت افتیدم و همه چیز تاریک شد.»
او میگوید: «زمانی که برخاستم همه جا را خون گرفته بود. من میلرزیدم و نمیدانستم که چه برایم رخ داده است. همه تخت را خون گرفته بود. از دهن، بینی و آلت تناسلیام خون میآمد. به دستشویی رفتم، رویم را شستم و لباسم را بر تن کردم. دوباره رفتم و برایش گفتم، من با همین حالت به رسانهها مراجعه خواهم کرد و از این سرگذشت برای شان خواهم گفت. او سلاحش را برداشت و میلش را بر سرم گذاشت. او برایم گفت، ببین چه روزی را بر سرت آورده ام، من میتوانم با مرمی به سرت بزنم و مغزهای سرت ر ا بیرون کنم و همین کار را در حق خانواده ات نیز کرده میتوانم. اگر حیات خود و خانوادهات را میخواهی خاموش بمان.»
کرام الدین کرام، رئیس فدراسیون فوتبال افغانستان که حالا تحت تحقیق قرار دارد و وظیفهاش نیز در حالت تعلیق است، بجز واکنش اول در همان ابتدا دیگر هیچ واکنشی به اتهامات وارده نشان نداده است.
جزئیات تازه از ادعاهای آزار، اذیت و تجاوز جنسی بر شماری از اعضای فدراسیون فوتبال کشور واقعاً تکان دهنده است. این نشان میدهد اداراتی که برخلاف مسلک و رشته از سوی چهرههای کثیف چون کرام الدین کریم رهبری میشوند، این چنین قضایا، فجایح و خیانتها به بسیار آسانی انجام شده میتواند.
این وضع نشان میدهد که افراد زورمند هر آنچه میخواهند، با حمایت سیاسی و زر و زوری که دارند، بدون کمترین توجه به حقوق انسانی آن را انجام میدهند. علاوتاً زنان در هیچ اداره به خصوص نهادهای ورزشی به هیچوجه مصئون نبوده و این چنین فجایح در حق شان آنان را از هر لحاظ تحت فشار قرار میدهد.
با وجودی که هفده سال تغییرات زیادی در احقاق حقوق زنان به میان آمده، ولی هنوز هم هیچ زن افغان در هیچ محل کاری در امنیت کامل بسر نمیبرد. اتهاماتی که از حدود یک ماه به اینسو سرخط رسانهها شده، شاید سالها پیش واقع شده باشد، ولی حالا به تازهگی فاش گردید.
گذشته این چنین قضایا نشان میدهد که حکومت در هیچ کدام آن جدیتر عمل نکرده و به نحوی عاملین این چنین قضایا برائت گرفته اند. این قضیه اخیر کمی متفاوتتر است و بدتر از این که نمیشود. اقدام حکومت در خصوص تعلیق وظیفه شخص کرامالدین کریم و چهار تن از همکارانش و حالا اعلام ممنوعالخروجی آنان گامی است درست، ولی هنوز بر اراده مجریان قانون و عدالت شک داریم.
امیدواریم با این قضیه برخورد سلیقوی صورت نگرفته و این کرامالدین کریم و همکاران کثیقش با همه حمایتهای سیاسی که از جانب بزرگان خویش در داخل و بیرون از حکومت دارند، جراتمندانه به پای محکمه کشانیده شده و قانون بر آن تطبیق گردد. حکومت را هم لازم است که از این آزمون بزرگ موفق بدر آید.
0 نظرونه